او از اظهار تنفر مردم لذت می برد !

    محمد کهوری نژاد بندری، او از اظهار تنفر مردم لذت می برد .سالهاست او رادر نقشهای عبید زیاد ،عمر سعد و یزید می بینیم .   فراموش نمی کنم زمان  کودکی حتی در کوچه وخیابان هم از او می ترسیدیم و اینها برمی گردد به اجرای بسیار قوی او،حسی که هنگام تعزیه دارد و بیان شیوایی که از آن برخوردار است . ربع قرن می شود که این نقشها را در تعزیه خوانی منبر گپ بر عهده می گیرد و اگر گاهی در تعزیه حضور نداشته باشد، انگار تعزیه چیزی کم دارد. دوستی می گفت: هر گاه به نامهای عمر  سعد و یزید بر می خورم نا خوداگاه چهره ایشان در نظرم نقش می بندد.

 گفتگوی کوتاهی با آقای کهوری نژاد داشتیم که چکیده ای از آن را می خوانید

                                                                


  از زمان کودکی که برای دیدن تعزیه می آمدیم از این نقش ها خوشم
می آمد ودر ضمن صدایم به این گونه نقشها که به آن اشقیا می گویند،بیشتر می آید. البته بجز تعزیه در دوران دبیرستان که با مرحوم منصفی همکلاس بودیم ، کار نمایش هم انجام می دادیم .در مورد نقشهایم در تعزیه باید بگویم که درباره همه آنها مطالعه تاریخی و دینی کرده ام تا بهتر بتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم . متاسفانه امروز خیلی ها نقشها یشان را نمی شناسند، فقط طوطی وار نسخه را می خواند و دیگر هنری مشاهده نمی کنید.آنزمان عصر که تعزیه پایان می یافت، پس از آن نسخه ها راپخش می کردند و همگی به خانه بانی منبر و یا نسخه گردان می رفتند و تمرین می کردند. ولی امروزه مشکلات مردم زیاد است ودیگر از آن خبر ها نیست .

    یکی از مهمترین ارکان تعزیه ،کارگردان و یا نسخه گردان است . او باید بداند،در هر مجلس چه دکوری لازم است چه ابزاری باید داشته باشد و در ضمن این پیام را زود انتقال دهد که مثلا نوبت خواندن چه کسی است.

  البته نحوه اجرای خود شخص هم خیلی مهم است .  من  وقتی  حرف می زنم مستمع باید گوش کند . من طوری اجرا می کنم که مستمع مجبور شود گوش کند. باید آنها را جذب کرد. هنگام اجرا عده زیادی اظهار تنفر می کنند. در آن لحظه من در اوج لذت هستم. با خود می گویم ، حتما تاثیر گذاشته ام.

  *بسیاری از نسخه ها ازبین رفته اند . مثلا اشعار قضایی که خیلی روان بود.

  *رونق تعزیه در زمان صفویه بوده ولی سرمنشا آن در دوره تیموریان بوده است.

  *هدف تعزیه نشان دادن آزادگی وانقلاب امام حسین است .

  * امروزه بعضی ها کارشان این شده که فقط امام حسین را، لب تشنه شهید کنند!

نظرات 18 + ارسال نظر
سینا دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:06 ب.ظ http://pesaretanha.blogsky.com

بله این نقش خیلی بهش می آید!
منو یاد حکایت:
این قدر زشت بود که از زشتی زیبا می نمود!
می ندازه.
پست زیبایی بود.
موفق باشی.

الهه دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:31 ب.ظ http://shazdekhanomi.persianblog.com

سلام مطلب جالبی بود منم فردا آپم و منتظرتم شاد باشی

ناناز دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:33 ب.ظ http://onlymahsa.blogsky.com

سلام
خیلی اطلاعات جالبی وکاملی بود دستت درد نکنه خسته نباشید.

حسین زیارتی دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:10 ب.ظ http://www.hosseinz.com

عکس های محرم رو دیدم.اون عکس بچه کوچولو که می خندید خیلی جالب بود...لینک شما را در بخش سایر دوستان می گذارم.موفق باشید.

ساناز دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:20 ب.ظ http://www.aysooda.com

سلام ....استفاده بردیم

سینگو دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:25 ب.ظ http://singo.persianblog.com

خیلی وقته تعزیه ندیدم ...........خیلی جالب بود.....

[ بدون نام ] دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:16 ب.ظ http://www.weblognameh.blogsky.com

سلام از اینکه به وبلاگ من آمدی و نظر دادی ممنونم
برای این وبلاگ بهت تبریک می گویم
اینقدر در بلاگ اسکای مطالب عشقی و احساسی دیده بودم
یواش یواش داشتم ناامید میشدم که انگار تو بلاگ اسکای هیچکس حرف جدی برای گفتن نداره اما وبلاگ نشان داد چنین نیست . عکسهایت هم زیبا بودند . باز هم شمارا برای خواندن مطالب دعوت میکنم . البته ممکن است به BLOGGER برگردم چون فضای وبلاگی آنجا کمی جدی تر و در انتظارات من میباشد . موفق باشید

یوکابد دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:05 ب.ظ http://youkabed.blogsky.com

سلام میگم اینقدر که حالا از اونجا فهمیدم از اینجایی که هستم اطلاع ندارم دیگه باید بهم بگن یوکا بندرعباسی ((:

علی دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:09 ب.ظ http://www.tamas.blogsky.com


سلام باز هم در مورد عزاداری دربندر نوشته ای وباز هم موضوعی جالب
نمی دونم چرا هر کاری کردم عکسهات رو نتونستم ببینم ,ولی حتما"عکسهای خوبی امیدوارم
بعدا"بتونم ببینم

هیچکس دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:02 ب.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
یه گزارش واقعا عالی... متاسفانه در تهران خبری از تعزیه به این شکل نیست...
پیروز باشی.

سگ ولگرد دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:17 ب.ظ http://sagnameh.persianblog.com

مطلبتان خیلی خوب بود... عکسهای شیر و کتل میناب را هم چند روز دیگر در سگنامه ببینید...

سولماز سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:18 ق.ظ http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام
امیدوارم که حالتون خوب باشه خوش بحال شما که می تونید تعزیه نگاه کنید ما که اینجا در تهران از این چیزها نمی بینیم
مطلبت عالی بود موفق باشید

کامیرا سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:52 ب.ظ http://bandarabbascity.tk

سلام. گزارشت خوب بود. دارم کم کم به اون نظرت اعتقاد پیدا می کنم که تا آخر عمر تصمیم گرفتی وبلاگ نویس باشی ! کم کم داری حرفه ای می شی . موفق باشی.

بهناز سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:09 ب.ظ http://behnazz.blogsky.com

سلام.خیلی جالب بود.ممنون از اینکه مارو فراموش نمی کنی. آپ کردم,موفق باشی

مژده غضنفری سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:02 ب.ظ http://andisheyeabi.persianblog.com

سلام.عکسها رو دیدم.جالب بودن.مطلبتومن رو هم خوندم.خوب بود.موفق باشید

مهدی چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:44 ق.ظ http://www.tavakoli.blogsky.com

سلام
اگه هفته ای یه بار به وبلاگ من سر بزنی خیلی خوبه.

خدائی چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:57 ق.ظ http://asheghof.blogfa.com

سلام
وبلاگ ریبایی داری
موفق باشی
به ما هم سر بزن

یداله شهر جو چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:59 ب.ظ http://www.nima238.persianblog.com

سلام اول باید بگویم خداییش وبلاگ خوبی داری صمیمی وراحت نوشته بودی اطلاعات خوبی هم ارایه کرده بودی ولی چیزی که یک مقدار توی زوق می زد البته (شاید برای ما مینابی ها) این بود که هر جادر مورد هنر وفرهنگ گفته بودی آن رادر بندر عباس محدود کرده بودی موسقی بندرعباسی و...یادت باشد میناب مهد هنر این استان است موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد