دو سروده از ابراهیم منصفی ( نیمای جنوب) و علی رضایی شریف که آنها را تقدیم می کنم به دوستان مسیحی ام. امیدوارم در کنار لذت بردن از این سروده ها اندکی هم با فرهنگ و هنر هرمزگان آشنا تر شوید.
اعتراف
درد مسیح را به یاد آوردم .
درد کوبش میخ و مسمار
بر استخوان
درد فرو ریزش خار
به هیئت تاجی بر سر
تا شاه شاهان رنج بشری را
بگناه عشق و آزادی بر صلیب سر نوشتی پر شکوه و جاودانه
باجانیان ودزدان همسنگ و همگنانه کنند
هیهات از این جهالت شرم انگیز
هیهات!
***
درد مسیح را به پندار آوردم
تا از رنج مویه های بی حاصل
جسم و جان خویش ساکت شوم.
سیمای معصوم و ساده ی
جوانی از " نازاریا "ی تاریخ
روغن و رنگ و تخیل بر کتیبه ئی چوبین
چشمانی که از ژرفایی مقدس هستی و جهان را
به دریغا دریغی تلخ نظاره می کند
و دهانی معطر و نیمگشاده
که از بشارت رستگاری لب پر می زند
آه که انسان را
از نا آدمی های سخیف همنوعان خویش
چه مصیبتی مقدر است!
من اما مسیح نیستم که
بل یکی آدمیزاده ای
سر به خویش و نادان و مبهوت از اینهمه عذاب بی بدیل
بیزار و بیگانه
از میخ و تازیانه و خار
***
پشت پیشانیم درد بیداد می کند
پشت پیشانیم
خالی از مرهم عشق
پشت پیشانیم
جلجتای هزاران مسیح است.
" ابراهیم منصفی " ۲۴/۹ /۷۵
با الهام از پاسیونسن ماتیو اثر باخ و طرح مسیح بر چوب ماندگار قرن ۱۶ میلادی .......................................................................................................................
باریکه
زیبا ترین ترانه
در نام تو نهفته است
جاودانه ترین مسیر
مسیر گام های شتابان توست
باریکه ای که انسان را
به سوی خدا ره می نماید
ــ تسخیر لذتهای حقیر انسانی به جادوی عشق
زیباترین ترانه در نام تو نهفته است
آی نغمه زیبای من ، مسیح ، مسیح،
مصلح مسلح به سلاح عشق
در نبرد طوفانی انسان و سرنوشت
جنگ افزارت را به من بسپار تا گام در گام تو
رهپیمای قله های ابدیت باشم.
مسیح،مسیح نغمه ی زیبای من در نجواهای شبانه
ای نام تو ناجی نجابت
امید به معجزه ات می توان بست آیا؟
تا توان چون تو بودن را در خویش به تکاپوئی بیهوده
ننشسته باشم.
"علی رضایی شریف"
سلام. قشنگ بود. یادته قرار بود کتاب شعر علی رضائی رو بهم بدی تا بخونم ؟ همینجوری گفتم ، یادش بخیر اون روزا ...
هی ، اسمم یادم رفت...
سلام .... خیلی زیبا بود........مخصوصا رامی که هم نگاهش و شعرش همیشه زیباست
بسیار زیبا بود منم آپ دیت کردم این متن هم یکی برای همه نیست فقط برا خودته!!!!
سلام
ممنون این شعر منو یاد چیزای زیادی میندازه خاطرات خوب منظورمه ممنون که باعث شدی لحظه ای از سایه های خوش زندگیم رو ببینم .
دوست خوبم ممنونم
بعد اینا چه ربطی به فرهنگ و هنر هرمزگان داره ؟
مسیحا برخیز و بر گور متعفن زندگان بیدرد نفسی افکن. تا شاید روزنهی امیدی در دل عشاق بتابد.
سلام شعر جالبی بود
امیدوارم همیشه موفق باشید
سلام
این روزا بد جوری اپدیتی و بد جوری هم می نویسی ... خیلی قشنگ بود ... مخصوصاْ اون شعر اولیه ... نتونستم عکسها رو ببینم!
موفق باشی
سلام سیا ورشن عزیز
خوبی؟
قشنگ بود
از خواننده های شهرتون هم بنویس مثل قبل
خوش باشی قاصدک
سلام وبلاگ زیبای داری یک سری به وبلاگ من هم بزن من تازه کارم را شروع کرده ام******
امروز اومدم بگم تو از مسیح ومسیحیت چی میدونی ؟ اگه میدونستی اینقدر راحت هر چی به ذهنت میرسید نمی گفتی من درباره تو یه جوره دیگه فکر میکردم اما............. شایدم دارم اشتباه می کنم اما بد جوری حالمو گرفتی امروز بد از مدتها گریه کردم نه بخاطر تو به خاطر خودم
ممنون
سلام سیاورشن ممنون از پیامت وبلاگ قشنگی داری