اله سبزه را هم دزدیدند!!!

سریال دزدیده شدن آهنگ ها و ترانه های بندرعباسی همچنان ادامه دارد . و اینبار یک دزد با کلاس . آریا با کاست جادو که تقریبا تمام آهنگ های آن دزدی است . دو سه ترانه بندری . یک ترانه بلوچی و یک آهنگ عربی و بقیه ترانه ها که فارسی هستند و خدا می داند که این جناب آهنگساز که تحصیلات آکادمیک هم دارد ، آنها را از کجا کش رفته است.

    اگر این آدم کمی انصاف داشت خودش می دانست که اله سبزه ای که روهنده چندین سال پیش خوانده خیلی بهتر از آن چیزی است که او امروزخوانده است.و دیگر نیازی نبود ایشان زحمت این کار را بکشند .

***

    فرید افشار خواننده دو رگه شیرازی ــ بندری است که با کاست قصر بی نشون خودش را به بازار موسیقی پاپ ایران معرفی کرده .ایشان هم از چند ملودی و ترانه قدیمی بندرعباسی استفاده کرده که متاسفانه اجرای آن چندان به دل نمی نشیند . ترانه دیر ابو از مرحوم منصفی یکی از آنهاست . کاری به تفاوت حسی این اجرا با کار اصلی نداریم . خب هر کس با توجه به سلیقه و حس خودش می خواند . ولی هیچ کس آزاد نیست کلمات را هر طوری خواست تلفظ کند .

       همانطور که میدانید بسیاری از ملودی ترانه های بندری یک خطی هستند . ناصرعبدالهی برای اولین بار در کاست هوای حوا برای رفع این مشکل سه ملودی را با هم تلفیق کرد که کار قشنگی از آب درآمد . ولی بعد از او کسان دیگری که دست به این کار زدند نتوانستند کار جالبی ارائه دهند و به نظر من فقط ملودی ها را حرام کردند.

  در کاست قصر بی نشون فرید افشار ترانه خاشه که دلوم شاد تکه، که یکی از زیباترین ملودیها و اورتورهای بندری را داراست و تک خطی هم نیست را با دو سه ملودی دیگر که بندری نیست تلفیق کرده و یک چیزی شده که بیش از یک بار نمی توان گوش داد .ونکته جالب هم اینجاست که متاسفانه ویا خوشبختانه اورتور این ترانه حذف شده است . گفتم متاسفانه چون زیبایی این آهنگ به اورتور آن است . و خوشبختانه چون شاید کس دیگری بیاید و آن را بهتر و کامل تر اجرا کند .

   دیگر اینکه در جایی که باید نام آهنگساز این ترانه ها نوشته شود . نوشته شده : محلی. مگر اینها صاحب ندارند مگر نباید از آنها اجازه گرفته شود و ... 

***

   شاید حیف باشد درجایی که راجع به دزدیده شدن ملودی های بندری حرف می زنیم نامی از  محمود جهان نبریم . او بدون شک بعد از خودمان بزرگترین ضربه زننده به موسیقی هرمزگان بوده . آخرین شاهکار ایشان دزدیدن ملودی مینو(میناب) گلستونن و تغییر آن به آبادان گستانه بوده . البته ناصر عبداللهی( که خیلی از دوستان او را مایه شرمساری استان می دانند) جواب خوبی به او داد وقتی که در یکی از جشن هایی که به مناسبت عید برگذارشده بود از او خواستند زنده بخواند و او هم زد زیر آواز که :    

مینو گلستونن              بوستون مینو 

***

 


  و واجتر آن است که مسولین موسیقی استان فکری برای ثبت آثار قدیمی بکنند .  و مهمتر از آن این است که ما خودمان موسیقی مان را بشناسیم و به آن احترام بگذاریم

باز در عرش برین بانگ غم و زاری شد

اگر  غلوها ، تحریف ها و اشتباهات تاریخی که در عزاداری ها رخ می دهد را نادیده بگیریم ، می رسیم به حسن مشترک تمام عزاداری های دنیا که همان نمایاندن خوبی ها و بدی هاست .

***

  و شاید نیاز به گفتن نباشد که عزاداری  هر چند نمایشگر یک قضیه باشد باز هم با تاثیر از فرهنگ وآداب آن منطقه ویژگی های خاص خود را داراست . این نوحه تقریبا در تمامی نواحی ایران با نواهای مختلف  خوانده می شود :

     فردا حسین سر می دهد        عباس و اکبر می دهد 

     شش ماهه اصغر می دهد     هم عون و جعفر می دهد

  ولی وقتی نوای بندری محرابی را در منبر (حسینیه ) کرتی می شنوی حس می کنی که باید تکان بخوری ! یک تکان روحی ،ذهنی و جسمی . حسی که جدای از محتوای معنوی و اعتقادی آن بسته به موسیقی  قوی آن است.

  سینه زنی ها در جنوب ایران شباهت های زیادی به هم دارند ولی به جز تفاوتهایی که در حرکت بدن و قدم ها دیده می شود . فرق اساسی سینه زنی هرمزگان با دیگر مناطق سر ضرب بودن آن است  . در اینجا ضرب حتی از لهجه و محتوا هم مهمتر است .در دیگر جاها مثلا خوزستان تکیه بر حزن آور تر بودن نوحه بیشتر است ولی در هرمزگان ضرب ، تکنیک و گام بالای صدای نوحه خوان در درجه اول اهمیت قرار دارد . یک ضرب آهنگ معنوی .

  والبته درهمین هرمزگان هم تفاوتهایی دیده می شود . سینه زنی بندرعباس با میناب و رودان یکی نیست . و حتی در این تفاوتها در منبرهای بندرعباس هم دیده می شود .

منبر کرتی

  منبر کرتی برگذار کننده بهترین و منسجم ترین مراسم سینه زنی در بندرعباس بوده .حضور نوحه خوانان ماهر ، یک بانی خوش برخورد و با سیاست به نام خالو عیسی و نیز همیت کسانی که همیشه یک پای ثابت مراسم هستند ، باعث این امر بوده است .منبر کرتی را  به علت وجود درخت کرتی بزرگ و کهنسال  میان آن از قدیم به این نام خوانده اند . در ابتدا مراسم تعزیه خوانی هم در این منبر اجرا می شد که بعلت بروز مشکلاتی از خیر آن گذشتند. ولی کمی آنطرف تر در منبر گپ برادر ناتنی خالو عیسی یعنی ملا ممد ( محمد ژیانفر )  ، حساسیت زیادی در اجرای تعزیه دارد . بطوری که تعزیه منبر گپ پر بیننده ترین تعزیه بندرعباس است .

    تعزیه هم موسیقی خاص خود را دارد . موسیقی سازی که کاملا حال و هوای بومی به خود گرفته است.این موسیقی در صحنه های مربوط به نبرد ها تعزیه را همراهی می کند و البته شاخص ترین نقش موسیقی در جلسه ای است که حنابندان  حضرت قاسم برگذار می گردد . موسیقی آوازی آنهم علاوه بر موسیقی نواحی ، مبتنی بر موسیقی آوازی در ردیف دستگاهی می باشد . که امروزه هیچ کدام آنها به شکل صحیحی توسط شبیه خوانان جوان رعایت نمی شود و اغلب آنان با یک نوای من در آوردی نسخه هایشان را می خوانند . شبیه خوانان قدیمی ، مشکلات روزمره زندگی و نداشتن تمرین کافی را دلیل این امر می دانند .

   البته ایرادات زیادی از قدیم بر تعزیه گرفته اند که مهم ترین آنها مساله حنابندان قاسم است که اغلب علمای تشیع آنرا رد کرده اند ولی بانیان تعزیه حاضر نیستند این واقعه خیالی را از تعزیه حذف کنند . حنابندان قاسم زیباترین جلسه  تعزیه است که بسیاری را  تحت تاثیر قرار می دهد .

***

  از هر چه بگذریم همین که عده ای هنوز برای این مسائل مذهبی ،فرهنگی اهمیت قائل هستند و در برگزاری هر چه بهتر آن تلاش می کنند . خود جای تقدیر فراوان دارد .

 

باورنکردنی

باور کردنی نبود . خواب بود یا رویا ؟ نمی دانم. برادرم هم کنارم بود . از او پرسیدم ما بیداریم؟ او فقط لبخند زد . البته بودن او هم نمیتوانست متقاعدم کند که بیدارم چون ما اغلب باهم هستیم حتی توی خواب . و صد البته جواب دادن او هم نمی توانست دردی از من دوا کند چون او توی خواب هم شوخ طبعی اش را فراموش نمی کند .

بقیه چیزها خیلی عادی بود . آدمها مثل همیشه در رفت و آمد بودند . پسرها به دخترها خیره می شدند و دخترها هم ناز می کردند . مثل وقتی که آدم بیدار است . حتی آب توی جوی کنار خیابان هم مانند همیشه بوی تعفن میداد . چراغ راهنما هم درست کار نمی کرد . بوی سمبوسه و روغن سوخته هم از سمبوسه نادر به مشام می رسید . درختچه های وسط خیابان هم مثل اغلب اوقات بی رمق بودند . و قرار گرفتن این تصاویر عادی و تکراری در کنار آن تصویر ، واقعه و یا بهتر بگویم معجزه بیشتر مرا شگفت زده می کرد .

و عجیب تر از همه بیتفاوتی آدمها به این معجزه بود . انسان امروزی با غرق شدن در تکنولوژی همه چیز را از یاد برده حتی معجزه را .

***

خیلی عجیب بود ماشینها از هر دو طرف خیابان می توانستند حرکت کنند . چون بالاخره پس از ماه ها بلاتکلیفی ، مسیر بین چهاراه سازمان وبلوکی آسفالت شده بود . معجزه از این بالاتر . باورکردنی نبود .

دشمن ورزش دوست اعتیاد است .

  شاید شما هم به خاطر داشته باشید . پیشترها برای راه انداختن یک بازی فوتبال چقدر درد سر ورنج لازم بود .پیدا کردن یک زمین صاف وهموار جزء آرزوهای دست نیافتنی مان بود . تازه زمین هم پیدا میشد دروازه نداشتیم . اگربخواهم جریان پیدا کردن میل گرد برای ساختن دروازه را هم بگویم خودش یک کتاب می شود .بعد از آن می گشتیم دنبال جایی که ساخت وساز بود وبا هزار عجز والتماس می خواستیم که چند تا خال جوش ناقابل هم به میله های ما بزنند .

      ولی نه ! صبر کنید این مشکلات خیلی هم قدیمی نشده حتی امروز شاید به علت ساخت و ساز بیشترهم شده باشد . حتی زمینهایی که قدیم می شد در آن بازی کرد امروز به طرز وحشتناکی غیرقابل استفاده مانده . مثل زمین بیست وهشت در محله سید کامل که بازی کردن در آن خطر ناک است . خدا می داند که درهر بازی چقدر پا توی چاله های این زمین پیچ می خورد. البته جالب تر از همه داستان زمین خورشیداست . زمین خورشید را سال گذشته آسفالت کردند و برایش نور افکن گذاشتند .( بگذریم که عده زیادی گله مند بودند که تبدیل این زمین فوتبال به فوتسال چقدر به ورزش این اطراف ضرر می زند .). پس از مدتی در زمین به روی بچه ها بسته شده و مسئول زمین در یک اقدام بشر دوستانه از بچه ها تقاضای پول کرده است .

  و جالب تر از همه اینها زمین هایی است که خود شهرداری در بعضی از محلات احداث کرده است . در پی تحقیقی که انجام دادیم هشتاد درصد از این زمینها مشکل دارند . زمینی که نوردارد دروازه ندارد وزمینی که دروازه دارد نور ندارد( گلشهر جنوبی) و همینطور ادامه دهید ... و البته در بسیاری از محلات هم اصلا  زمین بازی پیدا نکردیم .( پشت شهر ، شهناز و ...)

  ورزش دشمن اعتیاد است و دشمن ورزش دوست اعتیاد .

آغاز - کوتاه از جنوب / جنوبی

بر آنیم تا در این گرما ٬ جشنی بر پا کنیم از رقص فرهنگ و هنر  . آنجا که ما حرفی برای تو داشته باشیم و تو هم برای ما . و حسی از تو در ما باقی بماند و حسی از ما در تو . در  آغاز آرزو داریم دستمان را به گرمی بفشاری ٬ به گرمی جنوب ... 

فاطمه رضایی و پینک فلوید ( در حاشیه مراسم تجلیل از پیشکسوتان موس

 دیروز مراسم تجلیل از پیشکسوتان موسیقی استان هرمزگان در فرهنگسرای شهید آوینی برگذار شد .چهر های به یاد ماندنی موسیقی استان را می شد در لا به لای جمعیت پیدا کرد . غلام توسلی ، صالح آتون ، یوسف آرمین ، فاطمه رضایی و ...

   جلسه با تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط حاج مجید ایرانمنش آغاز شد.  و سپس سرود ملی ایران توسط آقای رحمانیان نواخته شد .البته به نحوی که تا به حال نشنیده بودیم و باعث تعجب همگان گردید .

    در بخش بعدی جناب دکتر  رئوفی رئیس ارشاد هرمزگان به سخنرانی پرداختند . تن صدا ، نحوه و حتی محتوای حرفهای ایشان آدم را به یاد خطبه های رضا مارمولک ( لعنه ا... علیه ) می انداخت .فراز هایی از سخنان دکتر : "هفتاد درصد جمعیت ما جوان هستند و تا سن سی سالگی به دنبال تفریحات می روند . اینه که شما با معتاد مواجه می شید . خدای نکرده با چاقو کش مواجه می شید . با الکلی مواجه می شید . و این طبیعی است .می گن ظرف خالی باید پر بشه شما پرش نکن ، دیگران پرش می کنن !!! اگه ما اینجا کنسرت ندیم ، اگه سینما نتونه فیلم خوب نشون بده ، اگه انجمن نمایش نتونه نمایش خوب به صحنه بیاره ،جوان نیاز به فراغت داره !!! "( اگر این جمله ربطی به جملات قبلی ندارد و در بین متن غلط های انشایی مشاهده می کنید ، تقصیر من نیست نقل قول دقیق است . البته مدرک هم موجود می باشد . )

***

  آقای توحدی هم سخنانش را با یک نکته جالب شروع کرد :" انجمن موسیقی خانه شماست اگه تو خانه خودتون نشینید ، بیگانه میاد جا می گیره . این جایگاه رو حفظ کنید . " و سپس با یک حرف عجیب سخنانش را ادامه داد . " تعدادی از عزیزان ما مثل آقایان ایرانمنش ها ، اساتید گروه مامبو لیوا ، ریچاک ،گامبرون و غیره ... . این موسیقی را ساختند و نگه داشتند تا حالا .

  بد نیست جناب توحدی کار این عزیزان را با کارهای قدیمی تر مثل آثار استاد حبیب زاده، مرحوم حسن کریمی و گروه کارلوس مقایسه کنند و بعد به من نادان بگویند که چه چیزی تا به امروز ساخته شده ، نگه داشته شده ، واینکه اصلا منظور ایشان از " این موسیقی" چیست ؟

***

  در مراسم تجلیل از پیشکسوتان موسیقی استان هرمزگان همه نوع موسیقی از باروک گرفته تا آبادانی اجرا شد . اماجالب اینجاست که  موسیقی بندرعباسی اجرا نشد . ما که هیچ ولی همین پیشکسوتان هم هنگام اجرای ترانه ای از پینک فلوید حوصله شان سر رفته بود .کاش به جای اجرای این موسیقی های بی ربط در این زمان ، کارهایی از همین عزیزان پیشکسوت پخش می شد. و یا این وقت را می گذاشتند برای معرفی آثار  این عزیزان که شاید جوانانی مثل ما هنوز آشنایی چندانی با آنها ندارند .

***

   هنوز شاید یک ماه هم از در گذشت حسن کریمی نگذشته باشد ولی نام او هم در این مراسم برده نشد . 

***

     هادی آرمین و ابراهیم علوی دو چهره با استعداد موسقی استان به علت دیر رسیدن موفق به اجرا نشدند . حتی تک و دو های (دوندگی های) بهرنگ عباسپور هم نتیجه نداد و اجازه اجرا به این دو جوان با انگیزه داده نشد .

 ***

   بالاخره این مراسم با تمام کاستیهایش فایده های زیادی هم داشت . و جا دارد از کسانی که واقعا زحمت کشیده بودند تشکر کنیم . خب مسولین بیشتر از این هم توانایی ندارند بقیه کار ها بر عهده ماست . ما باید این میراث های خود را تا وقتی در بین ما هستند  قدر بدانیم و از آنها بیاموزیم .

***

    در ضمن از جوانان وبلاگ نویس صادق و احسان هم آنجا بودند . حسن هم که با آن دوربین معروفش آنجا بود منتظر عکس های زیبای او در فتوبلاگ باشید .